بدنسازی زنان ، آری یا نه ؟؟؟

ورزش بدنسازی امروزه یکی از پر طرفدارترین ورزشهای جهان است و مردان زیادی به این رشته ورزشی علاقه مند هستند . طبق آمار های رسمی فدراسیون جهانی بدنسازی در حال حاضر بدنسازی بیشترین ورزشکار جهان را به خود اختصاص داده است و پس از آن هنرهای رزمی به علت گستردگی فراوان در جنوب شرق آسیا و فوتبال رتبه های دوم و سوم را در اختیار دارند

اما سوالات عمده ای که معمولا برای خانم ها مطرح می شود بدین قرار است :

1. آیا ورزش بدنسازی همانطور که برای مردان مفید است برای زنان نیز مفید است ؟

2. آیا زنان در صورت پرداختن به بدنسازی دارای بدنی عضلانی ، تفکیکی و در یک کلام مردانه می شوند و ظرافت زنانه آنها تحت تاثیر قرار می گیرد؟

3. آیا این ورزش خطری از لحاظ فیزیولوژی و آناتومتیک برای زنان ندارد ؟

در پاسخ به سوال اول باید گفت: فلسفه هر ورزشی ورای قهرمانی و کسب افتخار برای مردان و زنان داشتن اندام دلخواه ، سوزاندن چربی اضافی , توانایی بدنی مطلوب در مواقع بحران و کسب مهارت های خاص بدنی با تکیه بر تمرینات مکرر است . باید گفت که بدنسازی ورزشی است که موارد فوق را با تضمین کامل به ورزشکار خود ارایه می دهد . این ورزش علاوه بر سوزاندن سریع و سبک چربی های اضافه بدن , اندام شما را کاملا موزون و هماهنگ کرده و علاوه بر آن به شما اعتماد به نفس و اقتدار فوق العاده ای می دهد که می توانیدآن را در تمامی بدنسازان در سطوح مختلف ببینید .

پس به نظر می رسد با توجه به شرایط عدم تحرکی که بر زنان جامعه ایران حاکم است بدنسازی نه تنها برای آنها مفید است بلکه برای آنان الزامی است . آمار وحشتناکی که از پوکی استخوان ، روماتیسم مفصلی و .... در زنان ایرانی مؤید این نکته است که اپیدمی خطرناکی ناشی از کم تحرکی در بین زنان در حال شیوع است که تنها راه آن تحرک بیشتر در قالب ورزشهایی مثل آیروبیک و بدنسازی است .

علاوه بر این داشتن تناسب اندام برای یک دختر یا زن امتیازی غیر قابل انکار محسوب می شود که نمی توان آن را انکار کرد.

در پاسخ به سوال دوم باید گفت:که بدنسازی نه تنها بدن زن را مردانه نمی کند بلکه به بدن فرم دخترانه تری می دهد. اشتباه زنان در این است که بدنسازان زن را قهرمانان استروئیدی می پندارند که دارای بدن هایی مردانه و خشن هستند اما واقعیت این است که تمام مدل های روز دنیا مثل هنرپیشه های هالیوود و خوانندگان زن مطرح جهان , بدنسازی و آیروبیک را در سرلوحه برنامه های روزمره خود قرار داده اند .

از نظر علمی:

عضلانی شدن بدن مردان به علت وجود هورمون تستترون در بدن آنهاست که هرقدر میزان تمرینات شدید بدنی را افزایش دهند میزان ترشح وتولید این هورمون در بدنشان افزایش یافته در نتیجه بدنشان عضلانی تر و خشن تر می شود اما در بدن زن مقدار این هورمون فوق العاده کم است و افزایش فعالیت بدن تاثیر خاصی بر روی میزان ترشح این هورمون در بدن ندارد . در نتیجه در صورتی که قرص ها و مواد تزریقی حاوی تستترن مصرف نشود { مثل کاری که زنان بدنساز حرفه ای انجام می دهند یعنی تزریق تستترن به بدن } ما به هیچ وجه شاهد بدنی با فرم مردانه نخواهیم بود بلکه :

تاثیر بدنسازی بر عضلات زنان تنها سفت شدن و آب شدن چربی های دور عضلات است که خود از افتادگی عضله جلوگیری می کند.

در خصوص سوال سوم هم باید گفت:دقیقا این سوال برای مردان هم مطرح است و برنامه نویسی ورزشی و تغذیه یکی از مهمترین نکات بدنسازی است که می باید به آن توجه خاص شود .

تشخیص نوع ساختمان بدن

تحقیقی راجع به آناتومی عضلات

 برنامه ایده آل،مستلزم این است که ورزشکاران از همه قسمت های بدن آگاهی داشته، تجاربی اندوخته ودر تمریناتش عرق بریزد.ابتد اجازه دهید در مورد واکنش عضلات نسبت به تمرین کنکاش کرده واطلاعات شما را محک بزنیم به همین دلیل بحث خود را با ساختمان و عملکرد طبیعی بافت ماهیچه ای آغاز می کنیم .

ساختمان اصلی

شکل واندازه عضلات تفاوتهای فاحشی با هم دارند به طوری که با عضلات بزرگ در حرکت ونقل وانتقال نیرو را کنترل می کنند(سرینی بزرگ ،

همسترینگ،عضله چهار سرران و...)شروع شده وبا عضلات کوچک وظریف

گوش داخلی به پایان می رسد . از نظر خواص میکروسکوپی باید گفت که ساختمان وعملکرد عضلات مخطط شبیه به هم است .

عضلات در سطوح  مختلفی سازمان یافته اند . دربالاترین سطح می توان کل عضله را مشاهده کرد . هر عضله از رشته ها یا الیاف متعدد تشکیل شده که

مشتمل  بر نوارهای بافت عضله میباشد.

زمانی که به یک تکه گوشت کبابی نگاه کنید به راحتی می توانید این الیاف را رویت کنید . هر رشته ازتعدادی تار تشکیل شده است. هر تار نیز به نوبه خود متشکل از 500 تا 10000 میوفیبریل است وهر میوفیبریل نیزمتشکل از 1000تا 2000000 ساکرومر است که از یک انتهای میوفیبریل به انتهای دیگر آن کشیده شده است .

هرساکرومر از چند رشته نازک وضخیم تشکیل شده است که روی هم افتاده ومرکب از تعدادی پروتئین قابل انقباض وقابل تنظیم از قبیل : اکتین ،میوزین، تروپومیوزین ، تروپونین ،وغیره است. پروتئین های قابل انقباض است . این پیام در طول عصب به حرکت درآمده ،ابتدا به ستون مهره ها وسپس به، عضله نزدیک می شود،شاخه های عصبی وارد تعدادی تار ظریف عضله شده ودر سراسر عضله کشیده می شود. پیام الکتریکی در طول تارهای عصبی حرکت کرده وبه همه بخش های عضله می رسد .

نقطه ای در هر انتهای تار عصبی وجود دارد که در آن عصب با تارها عضلات

تلاقی کرده و از اتصال عصبی – عضلانی عبور نموده وبه داخل تارهای عضله

منتقل می شود . در اینجاست که پیام عصبی ، انگیزه ای جهت ترشح کلسیم به داخل عضله اینجا می کند و این مسئله سبب می شود تا رشته های نازک وضخیم روی هم حرکت کنند ، زمانی که رشته ها به این طریق حرکت می کنند ، ساکرومرکوتا ه شده به وجود می آید .

فعالیت میلیاردها ساکرومر که همه به طور همزمان در داخل عضله کوتاه می شوند ، موجبات انقباض عضله را فراهم می کند .

انرژی که سبب می شود رشته های نازک وضخیم حرکت کنند از طریق میتو کندری کارخانه ای است که داخل سلول ها ی عضله وجود داشته و از طریق

گلوکز ، انرژی لازم را تامین می کنند . آنزیم هایی درون میتوکندری وجود دارند که واکنش های شیمیایی مربوط به تجزیه گلوکز را تحت کنترل قرار می دهند . تمرینات قدرتی واستقامتی سبب بروز تغییراتی در میتو کندری وآنزیم های آن می شود .

انواع تارهای عضلانی:

تارهای عضلانی از خواص یکسانی برخوردار نیستند. 3 نوع تارمهم عضلانی در بدن انسان وجود دارد که عبارتند از:1:A2 و3 B . تارهای نوع 1 به کندی منقبض ودیر خسته می شوند . تارهای نوع A  2 به سرعت منقبض شده وخستگی شان در سطح متوسط است وتارهای نوع2 B  به سرعت منقبض وخسته می شوند.

یکی از دلایلی که به موجب آن تارهای نوع یک دیر خسته می شوند این است که از تعداد بیشتری میتوکندری برخوردارند ودر نتیجه قابلیت تولید انرژی بیشتری دارند. این مسئله سبب می شود قابلیت خستگی رو به کاهش بگذارد. قطر تارهای نوع یک کمتر از تارهای نوع2B,2A بوده وخون مویرگی بیشتری در اطراف آنها جریان دارد . قطر کم وافزایش جریان خون  سبب حمل اکسیژن بیشتر ودفع مواد زاید از تارهای عضله می شود . در نتیجه قابلیت خستگی کاهش می یابد. همه عضلات به هر سه نوع تار مجهز هستند. اما نسبت این تارها در عضلات یکسان نبوده وکاملا متغیر است . به عنوان مثال عضلات وصفی باید اکثر اوقات منقبض شوند تا بتوانند بالا تنه را در خط مستقیم حفظ کنند . درصد زیادی از تارها عضلانی نوع یک (کند) در این عضلات وجود دارند . بنابراین دیر خسته شده وبه سرعت بهبود حاصل می کنند .

از سوی دیگر عضله دو سر بازویی ،اکثر اوقا ت استراحت کرده و کاری انجام نمی دهند . زمانی که بخواهیم این عضله را به فعالیت وا داریم ، که این بخش قسمت اعظم اوقا ت روز را در استراحت به سر می برند .

اما طی دوره های کوتاه مدت به شدت فعالیت می کند که به  عنوان مثال می توان به حرکت در انبار یا حیاط اشاره کرد . سینه مرغ متشکل از نوعی بافت عضلانی است که به سرعت منقبض می شود . اما به سرعت خسته می شوند وبه کندی بهبود حاصل می کند . سینه مرغ سفید تر از بخشهای دیگر آن است . زیرا تعداد کمی میتوکندری د آن وجود دارد .

گوشت عضله قلب تیره تر از دیگر مناظق است زیرا هرگز خسته نمی شود.سلول های عضله قلب متشکل از تعداد زیادی میتوکندری است ، به طوری که این میتوکندری ها ،50 درصد از حجم عضله را به خود اختصاص داده اند .

گوشت قرمز علاوه بر اینکه تعداد زیادی میتوکندری را در خود جا داده است ،دارای تعداد زیدی ذخایر چربی است که این ذخایر در تار های عضله مشاهده می شود. این ذخایر چربی می توانند انرژی لازم را برای میتوکندری ها تامین کنند .

اما نتیجه حاصل از این عمل چیست ؟ چربی اضافی که در گوشت قرمز وجود دارد سبب ایجاد رطوبت بیشتری در آن می شود . اما کالری گوشت قرمز بیشتر از کالری گوشت سفید است .